معلم توی صداش اندوه بود. آرام سرش رو بالا آورد و به بچه ها گفت:«جلسه ی بعد یک بازدید میدانی داریم که فعلا نمی تونم بگم کجاست! اما فصل چهارم این کتاب رو بخونید و آماده بازدید بشید.»
نمی دونستیم فصل چهارم چیه و چرا معلم برای بازدید ناراحت بود. کنجکاوی ناراحتی معلم همه بچه ها رو پای کتاب کشوند. اون شب همه مون پای فصل چهارم گریه کردیم ، پر از خشم شدیم ، مشت هامون گره شد و دلمون میخواست که کاری کنیم.
جلسه بعد با آقای معلم که حالا کلی گل به همراه داشت با بازدید موزه رفتیم. در بخش موزه کلی حرف داشت، با هر بخشش اشک ریختیم ، خشمگین شدیم و دلمون می خواست که مانع ادامه ظلم به یهودی ها بشیم. آخر بازدید هم گل های آقا معلم را به نماد کشته شدگان هدیه کردیم.
.
#فیلدتریپ یا همان سفرهای روایتی میدانی دانشآموزی ، نمونه ای از تجربیات میدانی دانش آموزان در موضوعات مختلف است. بازدید هایی که قبل از آن دانش آموز با روایت درگیر میشود و در بازدید همه ی آنچه را خوانده بود می بیند و با همه وجود و حواس درک میکند. بازدید ها فقط داده نیست ، بلکه خود مجموعه ی بازدیدی روایت کامل خودش را به دنبال دارد.
در این مسیر آموزشی از چند روش بهره گرفته شد:
۱.عمومی خوانی : ( همه ی بچه ها با هم یک عنوان را خواندند)
۲. تجربه میدانی : همه یک روایت میدانی را تجربه کردند که به جان شان نشست .
۳. روایت معلم : معلم فرمانده این روایت بود که گام به گام ، روایت را در جان دانش آموزان نشاند.
.
بگذارید یک مثال بزنم. با کمی جستجو به موزه های هولوکاست در جهان می رسید . همان موزه هایی که معلم قصه ی ما بچه ها را به آنجا برده بود. آمار این موزه ها بسیار زیاد است، در آمریکا هم تعداد این موزه ها خیلی زیاد است که فقط ۱۶ تا از آنها گرند هستند (یعنی خیلی بزرگ و اصلی) اما خورده ریزهها خیلی بیشتر است.